English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2275 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
par in U پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
par U حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
carry one's bat U تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن
modularization U برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
bogies U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogey U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
boilerplate U متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
BOF U متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
on side U پایان بازی
terminates U پایان دادن پایان یافتن
terminate U پایان دادن پایان یافتن
terminated U پایان دادن پایان یافتن
point U درجه امتیاز بازی
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
set point U اخرین امتیاز بازی
One point for you. U یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
The referee blew for full-time. U داور سوت پایان بازی را زد.
century U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
What is the score? U چند به چندیم ؟ ( امتیاز شما ری در بازی )
maiden over U بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
centuries U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
all out U پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
honor U امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
best ball U بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
die U ماندن در پایگاه در پایان بازی بیس بال دو سرعت جنگ تا پیروزی
assembly U قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
stroke hole U بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
awarding of points U امتیاز دادن
odd U امتیاز دادن
odder U امتیاز دادن
oddest U امتیاز دادن
wind up U پایان دادن
sign off U پایان دادن به
handicaps U امتیاز دادن اشکال
handicap U امتیاز دادن اشکال
squash tennis U بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
lift a blockade U محاصره را پایان دادن
investiture U سرمایه گذاری دادن امتیاز
lincense U اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
investitures U سرمایه گذاری دادن امتیاز
DirectSound U در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
wipe out U شکست دادن حریف با امتیاز زیاد
to work it <idiom> U چیزی را انجام دادن و به پایان رساندن
boilerplating U قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی
assemble U قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembles U قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled U قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
lodd of down U از دست دادن امتیاز فرود به علت پنالتی
attacked U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
fold U بشکست خود اعتراف کردن بکسب یا شغل پایان دادن
folded U بشکست خود اعتراف کردن بکسب یا شغل پایان دادن
folds U بشکست خود اعتراف کردن بکسب یا شغل پایان دادن
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
PRN U نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
eol U پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
overscan U از دست دادن متن در پایان خط وقتی که کامپیوتر ومانیتور بدرستی با هم سازگار نیستند
ieee U سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
triple option U بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
documented U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
perform U بازی کردن نمایش دادن
to deal U کارت دادن [ورق بازی]
act U بازی کردن نمایش دادن
to deal out [card game] U کارت دادن [ورق بازی]
performs U بازی کردن نمایش دادن
performed U بازی کردن نمایش دادن
acted U بازی کردن نمایش دادن
front de liberation national U جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
long residue U باقیمانده
rest U باقیمانده
residue U باقیمانده
rests U باقیمانده
reminder U باقیمانده
residual U باقیمانده
residues U باقیمانده
relict U باقیمانده
residuum U باقیمانده
leavings U باقیمانده
reminders U باقیمانده
remaining U باقیمانده
loose end U باقیمانده
loose ends U باقیمانده
remainder U باقیمانده
residual drawdowm U افت باقیمانده
reliquix U اثار باقیمانده
surviving dependent U فرد باقیمانده
residual term U جمله باقیمانده
remainder of the period U باقیمانده مدت
split U میلههای باقیمانده
fragments U قطعه باقیمانده
fragmenting U قطعه باقیمانده
balance of the amount U باقیمانده مبلغ
fragment U قطعه باقیمانده
distillation residue U باقیمانده تقطیر
survivor U باقیمانده بازمانده
residual unemployment U بیکاری باقیمانده
residue of the state U باقیمانده ترکه
odds and ends U چیز باقیمانده
ort U باقیمانده غذا
residual volume U حجم باقیمانده
residual variable U متغیر باقیمانده
well-preserved U خوب باقیمانده
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
gleaning U خده خوشههای باقیمانده پس از
remain U مانده اثر باقیمانده
remained U مانده اثر باقیمانده
residuary legatee U باقیمانده ماترک پس از تقسیم
land tail U باقیمانده زمینی یکان
reliquary U محفظه عتیقه باقیمانده
sum of squares of residual U مجموع مربعات باقیمانده
reliquaries U محفظه عتیقه باقیمانده
functional residual capacity U فرفیت باقیمانده عملی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
leading sectors U بخشهای پیشرو
leading sectors U بخشهای پیشگام
the urban districts U بخشهای شهر
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
subsidiary U باقیمانده در محل برای حفافت
oddment U تکه و پاره چیز باقیمانده
subsidiaries U باقیمانده در محل برای حفافت
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
aggregate U ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregates U ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
converted U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converts U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
after image [آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
convert U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
compartmentalized U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalize U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
tetrarch U والی بخشهای چهارگانه امپراتوری
compartmentalised U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalises U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
manager U و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
managers U و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
compartmentalising U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizing U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
modularity U تشکیل شده از بخشهای تابعی
compartmentalizes U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
proportional parts U بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
partition U اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
workings U همه بخشهای حفاری شده معدنی
orthogonal U ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
partitions U اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
interleaving U پردازندهای که با بخشهای پردازنده کار میکند
stay behind U باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
traces U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
bye hole U سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف
traced U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
crop end U بخشهای اضافی شمش که قبل از نوردکاری چیده میشود
crop end saw U اره مخصوص قطع کردن بخشهای اضافی شمش
overlaying U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
overlays U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
overlay U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
input output table U بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
tree surgeon U ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
forms U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
form U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
Recent search history Forum search
1To be capable of quoting
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1i have a dare foryou.are you willing to take it?
1to take a spell at whell
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1Poked back
4express, overexpression
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com